خسرو معصومی، کارگردان سینما در گفتوگو با خبرگزاری حوزه درباره ساخته جدیدش «کار کثیف» اظهار کرد: فیلم کار کثیف به معضلی میپردازد که شاید برخی از جوانان به آن مبتلا باشند. این فیلم، داستان جوانی است که با وجود تحصیلات عالی به دلیل نبود شغل، دست به فروش مشروبات الکی میزند، البته این فرد به دلیل علایق مذهبی خود هیچگاه از چیزی که میفروشد مصرف نمیکند، اما از این نکته غافل است که روزی حرام تبصره بر نمیدارد.
وی افزود: وقتی مال حرام وارد زندگی میشود، دیگر فرقی ندارد چگونه این اتفاق صورت گرفته، بلکه مهم حلال و حرام بودن آن در آمد است. با این توضیح جوان فیلم در نهایت بابت روزی حرامی که وارد زندگیش کرده آسیب فراوان میبیند و خانواده خود را هم درگیر مشکلات خود میکند. این قصه به نظرم در میان کارهای اجتماعی تا به حال بازگو نشده است، ولیکن این ویژگی به کمک فیلم نیامد، زیرا آنچه برای موفقیت در گیشه نیاز است متاسفانه ربطی به پیام اثر ندارد، بلکه سخن نخست را، ارتباطاتی میزند که بر گیشه حاکم است.
وی افزود: سینمای امروز ما تحت اختیار فیلمهایی قرار گرفته که عنوان طنز را برای خود انتخاب کردهاند، درصورتیکه این تولیدات هیچ ربطی به سینمای کمدی ندارد. برای مثال آیا فیلمهایی کنونی را میتوان با آثار طنزی چون «اجاره نشینها» و «اتوبوس» مقایسه کرد. مطمئنا جواب خیر است، چون در آن کارها علاوه بر طنز مسائل و مشکلات مردم به شکلی شریف بیان میشد.
وی با تاکید بر این نکته که در فیلمهای امروز کمتر خانواده مورد احترام و تکریم است، بیان کرد: سینما به عنوان محیطی فرهنگی باید امنترین مکان برای خانوادهها باشد، اما آنچه امروز در برخی فیلمها مد نظر قرار میگیرد، گواه این امر نیست، حتی برخی مواقع جملاتی را در فیلمها میشنویم که شنیدنش برای بزرگسالان هم درست نیست، پس با چنین وضعیتی چگونه توقع داریم خانوادهها به سینما بیایند.
این سینماگر با تاکید بر اینکه فیلمهای اجتماعی در صورت اکران مناسب، مخاطب لازم را خواهند داشت، گفت: نکته آزار دهنده این است که برخیها برای به حاشیه راندن فیلمهای اجتماعی توجیهاتی میآورند که به هیچ وجه پذیرفتنی نیست، برای مثال گفته میشود فیلمهایی نظیر کار کثیف مخاطب ندارد، اما وقتی فیلم مرا در یک سانس نامناسب روی پرده میفرستند، چگونه انتظار موفقیت را از آن دارند؟ برای مثال در سینما آزادی این فیلم تنها در ساعت 9 شب روی پرده میرفت!
وی با تاکید بر اینکه فضای موجود سینماگران را به سمت کارهای گیشهپسند سوق میدهد، گفت: به شخصه برای این فیلمسازی را پیشه کردم تا بتوانم معضلات اجتماع را بیان کنم. برای همین حاضر نیستم از آرمانم برای رضایت گیشه کوتاه بیایم، البته در پرونده کاری من یک فیلم تجاری به نام «پر پرواز» وجود دارد که من آن را فرزند ناخلف نامیدهام، اما آن کار را ساختم تا به همه ثابت کنم اگر بخواهم قادرم فیلم پرفروش بسازم، اما هیچگاه به آن تن نخواهم داد.
این کارگردان درباره برخی حساسیتها پیرامون موضوعات اجتماعی با دفاع مقدسی اظهار کرد: نکته دیگری که باعث شده فیلمهای اجتماعی یا دفاع مقدسی به حاشیه رانده شود، محدود کردن موضوعات این آثار به مفاهیم خاص است، درصورتیکه باید به فیلمسازان اعتماد کرد و اجازه داد به حوزههایی ورود کنند، که پیشتر بازگو نشدهاند.، ولی متاسفانه این موقعیت برای کارهای مورد نظر مهیا نمیشود، حتی اگر فیلمسازی خود بخواهد در این زمینه کار کند، بایکوت خواهد شد.
کارگردان فیلم تحسین شده «باد در علفزارها» میپیچد» مثال زد: چند سال پیش فیلمی با نام «خرس» را جلوی دوربین برد. در این فیلم پرویز پرستویی نقش رزمندهای را بازی میکرد که پس از سالها به خانه باز میگردد، اما آنچه که میبیند خلاف انتظارش است، برای همین اتفاقات رخ میدهد که تا به حال در سینما بازگو نشده است. این فیلم به دلیل برخی تنگ نظریها هنوز فرصت اکران پیدا نکرده است. نکته جالبتر اینجاست که تنگ نظرها با توجیحهات اعتقادی یا دینی بیان میشود، اما وقتی من این فیلم را برای حوزههای علمیه به نمایش در آوردم آنها که کارشناسان مسائل دینی هستند هیچ ایرادی از کار نگرفته و از آن حمایت کردند، اما افرادی که در سازمان سینمایی هستند خود را در این قبیل موضوعات کارشناستر میدانند!
این فیلمساز در انتها تاکید کرد: سینمای ایران در دهه 60 به واسطه آثار فاخرش در سینمای دنیا برای خود اعتباری کسب کرد، اما امروز راهی که ما در فیلمهای خود در پیش گرفتهایم، باعث شده سینما به روزهایی (قبل از انقلاب) بر گردد که در آن تنها گیشه ملاک بود. این رویه نابودی سینما را هدف داشت، اتفاقی که متاسفانه به نوعی در حال تکرار است.
انتهای پیام